تاريخ : جمعه 20 ارديبهشت 1392برچسب:بر گرفته و با تشکر از وبلاگ کورش اریایی, | 16:35 | نویسنده : alishojaee

 

 
نوشته شده در تاريخ پنجشنبه پانزدهم فروردین 1392 توسط شفیعی | 2 نظر

 

هنر فلز کاری در دوره هخامنشیان

 

 

سرگرز-مفرغ-هزاره اول قبل از میلاد

 

هنر فلز کاری در دوره هخامنشی ، بدون شک ما را با پیدایش  نخستین امپراطوری جهان و سازمان یافته ترین و مقتدر ترین دولت ها روبررو می کند . مدیریت و نظام اداری و سازماندهی در این دوره به گونه ای بود که اقوامی گوناگون از کرانه های دریای روم تا مرز های هند ، واز سرحدات چین تا ماورای دریای سیاه ، در آسایش و رفاه و نعمت فراوان می زیستند . سیاست  شاهان هخامنشی ، که بر مبنای احترام و پاسداری آداب مذهبی وسنن و رسوم هنری هر محل بود ، موجب پیشرفت هنر وتمدن و اشاعه فرهنگ ایرانی در این دوران شد . قوانین مدون  کوروش و داریوش اصول عدل و داد را سر تاسر ساتراپ نشین های هخامنشی بر قرار کرد . مصریان  در کتیبه های خود ، داریوش را قانونگذار بزرگ لقب دادند ، واسرائیلیان در کتاب تورات شیوه دادگستری کوروش را ستوده اند و از داریوش به عنوان حامی عدالت و نیکوکار یاد کردند . ارال وارن ، خاورشناس امریکایی ، معتقد است هنر هخامنشی انعکاسی است از اصول سیاسی و اخلاق این عصر . در این هنر روح منطق حکمفرماست .تصویر ها و صورتهای سنگی مختلف در کتیبه ها و آثار معماری تخت جمشید انعکاسی از روحیه پر ارج و احترام به شخصیت والای انسانی است ؛ در صورتی که از تصویر های کتیبه  های کاخ  های شاهان آشوری ، که به تجاوز و تهاجم وو فشار به ملل ضعیف افتخار می کردند ، چنین بر می آید که مقام انسانی به پایین ترین درجه رسیده است .

آثار باقی مانده از این دوره بسیار کم است ؛ ولی از این همین تعداد اندک ، شیوه زندگی مردم آن زمان مفهوم می شود. در معماری تناسب و توازن اشکال به دقت رعایت شده است ، و بنای تخت جمشید و کاخ زمستانی شوش وهنر و تمدن این عصر است .  هنر هخامنشی سکون و آرامش خاص خود را دارد ، و از سبک آشوری ، کا ملا متمایز است ؛ زیرا آثار قوم آ شور ، بر خلاف هنر هخامنشی ، نشان دهنده جنگ و استیلا است . هنر ی که در سبک معماری تخت جمشید و سنگ تراشی و نقش پردازی و کنده کاری کتیبه ها و ستون ها و سر ستون ها به کار رفته، تلفیقی است از هنر محلی فلات قاره ایران ، آشور ، ماد و سایر ملل تابعه که جزو شاهنشاهی ایران بوده اند. واما فلز و هنر فلز کاری که در این دوران به اوج شکوفایی و عظمت رسیده بود در خیلی از موارد نشانه عظمت و اوج اقتدار شاهنشاهی هخامنشی به حساب می آید وافسوس و دریغ که از آن همه شکوفایی و زیبایی جز نام و مقداری اشیای باشناسنامه وبی شناسنا مه چیزی دیگری بر جای نمانده است.

اهمیت فلز و هنر فلزکاری در دوره هخامنشی1*

با روی کار آمدن پارس ها و تشکیل حکومت هخامنشی (550-330ق.م) اهمیت فلز و هنر فلز کاری با توجه به شناخت دیرینه اقوام ساتراپ نشینان که اینک فرمانبردار حکومت هخامنشی بودند تحوّل یافت و از جایگاه ویژه ای برخوردار شد و بر ادوار پس از خود تأثیر گذاشت. اشیای فلزی بسیاری از زمان هخامنشی در مکان های گوناگون، چه از طریق کاوش های علمی و چه به صورت کشف اتفاقی به دست آمده که عبارت اند از: شوش، گنجینه جیحون و همدان، که دو مورد اخیر به صورت اتفاقی به دست آمده اند. دوره هخامنشی اوج هنر فلزکاری در زمینه های ریخته گری، چکش کاری، ترصیع و قلمزنی و ... است. در نقوش برجسته تخت جمشید آثار و نشانه هایی به شکل ظروف در دست هدیه آورندگان و اسلحه در دست سربازان دیده می شود. برخی از اشیاء در موزه ها وجود دارد که حاکی از قلمزنی در این دوره است. به دنبال حمله اسکندر و به آتش کشیدن تخت جمشید، گنجینه های موجود در آن به آتش کشیده شد و همچنین اشیاء و ابزار فلزی بسیاری آن زمان به دستور اسکندر ذوب و به سکه تبدیل شده است، به همین سبب آثار زیادی از فلزات هنری که ویژگی های چکش کاری ، ترصیع ، و قلمزنی ودر کل شناسنامه گویا ی فلزی دوره هخامنشی را داشته باشند به دست ما نرسیده است. انواع فلزاتی چون مفرغ، طلا، نقره و آهن در این دوره از مناطق مختلف برای تخت جمشید آورده می شد که حاکی از استفاده زیاد از اشیای فلزی و هنر قلمزنی با نقوش بسیار زیبای هخامنشی است که عبارتند از طوق گردن، سینه بند، گوشواره و ...(سامی، 1330، ص69). از جمله اشیای شناخته شده در دوره هخامنشی دو لوح سیمین به وزن 4 کیلوگرم و زرّین به وزن 5 کیلوگرم است که در موزه ملّی ایران نگهداری می شود. اشیای به دست آمده از سواحل رود جیحون در نزدیکی بلخ در ترکستان یا ماوراءالنّهر چون گردونه زرّین که به وسیله دو اسب کشیده می شود و دو نفر بر این گردونه سوارند، در قرن پنجم ق.م ساخته شده که از اشیای نفیس موزه بریتانیا است. در زمان هخامنشی برای ساخت فرم و شکل اشیا از دو شیوه ریخته گری یا قالب ریزی و چکش کاری استفاده می شده. تنوع در فرم های ظروف در این دوره فراوان است و از جنبه اشکال تزیینی نیز به شیوه های مختلف اجرا شده اند که عبارت اند از: ظروف مثل کوزه، جام، بشقاب، ریتون از جنس طلا و نقره، سلاح ها و زیورآلات، روکش درها و کتیبه ها. ظروف اکثراً به شکل کوزه و از جنس نقره، با بدنه مخروطی و شیارهای(ـ بر گرفته ا ز مقا له ی قلمز نی مندرج در سایت باستان شناسی)   

 

عمودی موازی با دو دسته به شکل حیوان به عقب برگشته که حیوانات شبیه بز کوهی، اسب و ... هستند که در نقوش تخت جمشید در دست هدیه آورندگان دیده می شود. کاسه ها دارای کف و بدنه پهن و لبه تخت به خارج برگشته اند که با گل های کوکب و گلبرگ های بزرگ که سطح بدنه را در بر گرفته و کف آنها دارای نقوش بادامی شکل است که با تصویر حیواناتی چون بز کوهی مزیّن شده اند. نقش مایه های تزیینی هنر قلمزنی این دوره اکثراً به اشکال حیوانات و جانوران و نقوش گیاهی چون: برگهای نخل، گل ها و غنچه های لوتوس و گل برگ ها و شیارهای افقی است. زیورآلات مثل: دستبند، گردنبند، گوشواره که با فیروزه، لاجورد، زمرد، کریستال، یشم و عقیق مرصع کاری و روکش درهای چوبی از نقره یا مفرغ قلمزنی شده اند (لک پور، 1375، ص9) .

اهمیت فلز آهن در دوره هخامنشی 1*

  در 1500 سال قبل از میلاد  اقوام ساکن در غرب ایران یعنی هیتی ها و مردم میتانی این فلز را می شناختند و در بد و پیدایش به علت نایاب بودن این فلز از آن برای مصارف زینتی استفاده می شد بعدها از این فلز به علت مقاومت بیشتر نسبت به فلزات دیگر به عنوان وسایل وابزار های کشاورزی ، نظامی ، و..... استفاده می شده و توالی در استفاده از این فلزتحولی شگرف را درعرصه جهانی آن روز به وجود آورد ویکی ازنماد های قدرتنمایی دولتها و نظام های حاکم آنزمان شد  با برآمدن هخامنشیان به عنوان یک امپراطوری و داشتن متالوژی آهن در سرزمین ایران در آن دوره حدود 100 سال از اروپا جلوتر بوده است از جمله مصالح آهنی عصر هخامنشی که در ایران ساخته می شد میخ، بست ، و تسمه ، را می توان نام برد این اشیاء برای بهم پیوستن ستونهای ساختمانهای مرتفع در دوره هخامنشیان (700 تا 330 پیش از میلاد) بویژه در بناهای تخت جمشید و پاسارگاد ، به کار می رفته اند . برای اتصال ستونها و سنگها در بناهای  تخت جمشید و پاسارگاد ،قلابهای آهنی در آن مصالح جاسازی و به وسیله سرب ماب کار گذاشته می شدند .

تیله کوت در گزارش باستان شناسی خود وهمکارانش در ایران ضمن اشاره به این واقعیت که تخت جمشید و پاسارگاد نیاز زیادی به تولید آهن داشته می نویسد : « در بعضی از مناطق مسکونی جدید و قدیم  این ناحیه از جمله در تل تخت و قلعه پاسارگاد قطعاتی از پس ماند های آهنگری می رود مقصود (ـ ک . هفت هزار سال هنر فلز کاری در ایران ص 55)تیله کوت نا خالصی های کلوخه آهن اسفنجی ، باشد زیرا در آن عصر آهن اسفنجی محتوی ناخالصیها ، برای ساختن میخ ، قلاب و سایر آ لات و ابزار آهنی ، مصرف می شده است .

تیله کوت در ادامه سفر خود ضمن بازدید از آثار ذوب آهن هنشک ، واقع در نزدیکی ده بید می نویسد : « دو توده از پس مانده های ذوب آهن در دره ای کوچک دیده شد. در یکی از این دو کانه کلوخه شده و در دیگری سر باره ای سبکو یک دم ، وجود داشت. » جزئیات آندم ، قبلاً به وسیله ورتایم ، منتشر شده بود . احتمالاً در حوالی اولین توده آماده کردن بار و در حوالی دومین توده تولید و یاذوب آهن انجام می گرفته است کلوخه های پیدا شده در آن محل حاوی 65/84  درصد هماتیت 5/12 درصد وستیت بوده است درفاصله کمی از این محل ، کانه های هماتیتی با 78 درصد هماتیت و نیز کانه های گونیتی پیدا شده اند

سرب 1*

راجع به موارد کاربرد سرب در ایران قدیم اسناد زیادی در اختیار نیست از قرن هفتم پیش از میلاد از زمان هخامنشیان ، مصرف سرب به طور قابل ملاحظه ای به عنوان ملات در کار های ساختمانی ، سد سازی ، پل سازی و نیزبرای ساختن برخی از ظروف ، افزایش یافته است  

صنایع دوره هخامنشیان                 

به طور کلی صنایع دوره هخامشیان به دو گونه بود یکی صنایع پارسیهاو مادها و دیگری صنایع ملتهای دیگر مانند بابلی ها ــ فنقی ها ، مصری ها و یونانیها.

صنایع پارسها و مادها عبارت بودند از سنگتراشی ، معماری ، اسلحه سازی ، زرگری ، پارچه بافی ، فلزکاری ، کاشی سازی ، و ساختن اثاثیه خانه همچون صندلی ، تخت خواب ، میز ، گلدانهای مرمر ، ظروف و مجسمه های فلزی ، و بافتن قالیهای گرانبها . بابلی ها به قالی بافی و ساختن کاشیهای زیبا ، لیدی ها به نو گری و پیکره سازی مصری ها به بافت پارچه های کتانی و تهیه کاغذ پاپیروس ، پارت ها به ساختن تیر وکمان ، فینیقی ها به بافت پارچه های ارغوانی و ساختن اشیاء شیشه ای رنگا رنگ و ساختن کشتی .

 معادن فلزدر دوره هخامنشی

در آذربایجان مس،سرب ،نقره ، لاجورد به دست می آمد.(1ـ ک . سیر تکاملی تولید آهن و فولاد در ایران وجهان  .ن . ناصر توحیدی ص 57)

در گیلان ومازندران شمشادوآهن به دست می آمد.

در باختر ،مس،سرب وبعضی از فلزات به دست می آمد. 

در آن طرف جیحون طلا به دست می آمد .

در مغرب دریاچه ارومیه ،مس وآهن به دست می آمد.

در پارس وبختیاری ،مس سرب ونقره به دست می آمد.

در هند ،خاک طلا ،ادویه جات وعطریات به دست می آمد.

در ارمنستان وکاپادوکیه،مس،سرب وابزار آلات فلزی به دست می آمد.

درآشور ابزارآلات فلزی، اسلحه وپارچه های بافته شده از ملیله دوزی ومنبت کاری به دست می آمد.

در لیدیه ،ظروف طلاومجسمه های فلزی به دست می آمد.

در حبشه ،عاج وچوبهای قیمتی وبلور به دست می آمد.

باید بدانیم که اینها تنها چیزی نبود که از ایلات های مختلف به دست می آمد وتجارت منحصر به اینها نبود.

آثار فلزی هخامنشیان 1*

بیشترین آثار به دست آمده از دوره هخامنشیان در کاخ ها و مناطق ساتراب نشین های تابع این سلسله بوده است که از نظرآثار یافته شده درکاخ ها می شود به کاخ های و باقیمانده های کاخ پاسارگاد کورش و تخت جمشید در شیراز ، کاخ آپادانا در شوش ، واز نظر مناطق ساتراب نشین می شود از گنجینه همدان ، و گنجینه جیحون ، به عنوان مثال می شود نام برد و تقسم بندی کرد .

هنرفلز کار هخامنشیان وابسته به اقوام تابعی چون مادها ، مانایی ها ، سکایی ها ، هندی ها ، عیلامی ها ، پارتی ها و...... بود که این اقوام هم در نقش برجسته های کاخ آپادانای تخت جمشید در حال آوردن هدیه های از فلزات و اشیای دیگری هستند که سند مهمی در اثبات این ادعا ست.

در بیشترکتابهای که در زمینه فلز کاری دورهخامنشیان نوشته شده این مسئله ذکر شده و هر کدام از کتابها به گونه ای فلز کاری دوره هخامنشیان را منشاء یکی از این اقوام می داند ولی بیش تر از همه این اقوام مادی،آشوری، هندی، سغدی، بلخی ، مصری  هستندکه نام برده شده اند. حتی در سنگ نوشته کاخ آپادانای شوش خود داریوش نیز از مصری ها ومادی ها نام می برد. هندی ها در به دست آوردن خاک طلا که در نقش بر جسته پلکان آپادانا این قوم را در حال حمل کردن کیسه ای نشان می دهد که

(1ـ ک. تاریخ وتمدن ایران در دوره هخامنشیان  .ن . عباس قدیانی .ص . 237و 238)به نقل از مفسران این کیسه خاک طلا است .پس به این نتیجه رسیده اند که خاک طلا از هند استخراج می شده است . و یا در مورد آشوری ها به خاطر تشابه آثاری به دست آمده و هنر فلز کاری آشوری این اشیاء را به آشوری نسبت می دهند ویا مادها که از اقوام مهم در ا ستخراج و استحصال فلزات و فن فلز کاری به شمار آورده اند. که البته این اقوام هم از اقوام پیشین خود این صنعت وهنر رابه یادگار به امانت نگهبان بوده اند.

 

کاخ پا سارگاد 1*

 به کمک نقشه بازسازی  شده ی این اثر که توسط کورش کبیر هخامنشی ساخته شده .؛ می توان به تصوری ازاین بنای با شکوه دست یافت . در قسمت اصلی ساختمان و در جنوبی غربی ، در اطرف حیاط ، انبارهای بزرگ ساخته شده بود در الواح  دیوانی که به خط عیلامی از تخت جمشید به دست آمده به خزانه ی پاسارگاد هم اشاره شده است . مثلاً کارگران ابواب جمعی ، ثویه یئوده رییس خزانه دار ی کل در این خزانه انجام وظیفه می کرده اند . همچنین پوست بز و گوسفند های ذبح شده تحویل این خزانه می شده است . روی هم رفته می توان گفت هر چند در زمان هخامنشیان به خاطر امنیت زیاد ، آبادی های نیازی به برج و باروی نداشتند ، ولی انبار ها و تاسیسات ذخیره خوراک ا صلی مردم برای روزهای مبادا ، در پشت دیوارهای مطمئن نگهداری می شده است . این کاخ بعد از کوروش در زمان داریوش تکمیل شده و کاخ دوم ناتمام کوروش را داریویش شاه به اتمام رسانید و تکمیل ساختمان باغ بزرگ و سرسبز پاسارگاد با جوی های روان بسیارو کاخ ها و کوشک های ضمیمه آن نیز باید به وسیله داریوش انجام گرفته باشد

کاخ شوش         

سرمای سخت زمستانی فلات ایران ، به زودی داریوش را وادار به بنای کاخ دیگری در شوش کرد تا کاخ زمستانی او باشد . این کاخ نخستین مجموعه ی ساختمانی است که شالوده ی آن را داریوش ریخته و به همین سبب برای زیبا یی و استحکام آن از هیچ تلاشی فرو گذار نشده است . این کاخ را بر خلاف ساختمان های آجری متداول در شوش با سنگ ساخته اند داریوش خود در سنگ نبشته ی معروف خود که خوش بختانه به خط میخی فارسی باستانی ، عیلامی ، و بابلی به دست ما رسیده است از تدارکات ساختمان سخن می گوید و این امکان را فراهم می آورد تا تصوری از اجرا و تزئین آن به دست آوریم .

(1ـ ک. از زبان داریوش .ن. هاید ماری کخ. ص.83)

متن سنگ نبشته:1*

«این کاخ که در شوش ساخته ام از راه دور مصالح و زیور ؛آن را آورده شد. زمین به طرف پایین برداشته شد . تا در زمین به سنگ رسیدم . چون کندو کوب انجام گرفت پس از آن شفته انباشته شد در بخشی به گودی 40 ارش و در بخشی به گودی 20 ارش ، روی آن شفته کاخ بنا شد و زمین که کنده شد و شفته که انباشته شد و خشتی که مالیده شد و خشتی که مالیده شد آشوری ها آن را تا بابلی آوردهاند از بابل کار هی و یونانی  ها تا شوش آوردند چوب « یا کا » از قند هارو کرمان آورده شد زری که در ای جا به کار رفته از سارد و بلخ آورده شد . سنگ گران بهای لا جورد و عتیق شنگرف که در این جا به کار رفته از سغد آورده  سنگ گران بهای کدر { فیروزه } که در این جا به کار رفته از خوارزم آورده شد. نقره و آبنوس از مصر آورده شد . زیوری  هایی که با آن دیوارآراسته شد. زیوری  هایی که با آن دیوار آرسته شد.از یونان آورده شد. ستون های سنگی که در اینجا به کار رفته از دهی « ایبراودشی» نام خوزستان آورده شد. مردان سنگ تراشی که سنگ ها را تراشیدند و نقش انداختند آن ها یونا نیان و ساردیان بودند . مردان زرگری که طلال کاری می کردند آن ها مادیان و مصریان بودند . مردانی که چوب نجاری می کردند آن ها ساردیان و مصریان بودند . مردانی که آجر می پختند آن ها بابلیان بودند . مردانی که دیوار را انودد می کردند آن ها مادیان و مصریان بودند. » 

از این کاخ با شکوه که طعمه ی آتش سوزی بزرگی شد ، جز آجرهای لعاب دار رنگی با نگاره هایی از شیر و وجودات افسانهای و صف نگهبانان ، یعنی سایه ی کم رنگی از شکوه و جلال فراوان آن روزگار ان ، تقریباً چیزی بر جای نمانده است

خزانه کاخ داریوش

حیاط شرقی که به حیاط خزانه معروف است بیش از 1100  متر مربع مساحت دارد . در سمت جنوب این بنا سه در وجود داشت که به قسمت خزانه و انبار های کاخ که اشیای گرانبها را در آن نگه داری می کردند . که از قبیل طلا ، پا چه های گرانبها و زربفت ، نقره و اشیای که از دو فلز طلا و نقره ساخته شده بود نگه داری می شد .

اسکندر پس از فتح این کاخ آن قدر غنایم به دست می آورد که لشگر یانش خود را سیر کردند استرابون می نویسد اسکندر در کاخ شوش بیش از 4900 تالان که هر تا لان برابر با 26 کیلو و.زن می

(1ـ هما ن . ص 84)باشد طلا و نقره به دست آورد . 

کاخ تخت جمشید و آثار فلزی آن1*        

این کاخ که توسط داریوش برای اقامتگاه سیاسی انتخاب شده بود یکی از آثار معماری منحصر به فرد سرزمینمان ایران است که دارای مجموعه ای از بناهای بسیار زیبایی است که هر کدام به نوبه خود قابل بررسی و دارای اهمییت است بزرگترین نقشه ی داریوش ظاهراً این بود که در قلب پارس بارگاهی نو در اندازد که فقط نام او آمیخته باشد و مقام او در جامه ی فرمان روای یک شاهنشاهی بزرگ به نام مردم زیر فرمان اش بنماید . او برای اجرای نقشه ی خود دامنه ی کوه رحمت را بر گزید و فرمان داد تادر آن صفهای مستطیل به پهنای 300 و درازای 445 و بلندای تقریباً 15 متر آماده سازند در این صفه ی بزرگ می باید تا لار بار عام داریوش که منابع بعدی آن را آپادانا می نامند بر روی آن ساخته شود.    

 

تا لار آپادانا

بزرگترین ومهم ترین بنا تا لار بزرگ ، بار، آ پا دانا بود . این تا لار در وسط صفه و درست آن جا که صفه به جلگه منتهی می شود قرار دارد به این ترتیب آپادانا از دور نیز در دید رس بود. آپادانا که یکی از شاهکارهای زمانه خود بود و داریوش شاه هخامنشی برای اینکه کار خود را برای آیندگان معرفی کند و برای اثبات این که آپادا نا را واقعا ً داریوش ساخته است  سند محکمی در دست است ف . کرفتر  معمارحفاری های تخت جمشید ، که بسیار ی از باز سازی های خوب ، را مدیون او هستیم ، در روز ای 18 و 20 سپتامبر 1933 برج های شمالی « سنگ بنای » داریوش را به صورت سندی سیمین و و زرین به بزرگی 33 در 33 سانتی متر ، یعنی درست به اندازه ی همه آجرهای بنا ، در محفظه ای سنگی پیدا کرد که قطرآن 15میلیمترووزن هر کدام از ازلوحهای طلا 5کیلوگرم ولوحهای نقره 4کیلوگرم که متأسفانه دو عدد از این جعبه های سنگی  به همراه الواحشان در همان سال کشف به علت نا معلومی مفقود شدند ودو جعبه سنگی دیگر یکی در موزه ایران باستان ودیگری در همان سال به موزه سلطنتی کاخ مرمر انتقال داده می شود .

این الواح سند معتبری است که نشان میدهد کاخ آپادانا را داریوش ساخته است داریوش به زبان مصطلح

زمان خود می گوید :داریوش شاه ـ شاه بزرگ ـ شاه شاهان ـ شاه کشورها،پسر ویشتاسپ هخامنش .،داریوش شاه می گوید این است شاهنشاهی ای که من دارم ؛ ازختن که آن طرف سغد است تا حبشه

(1ـ ک. ماد، هخامنشی ، اشکانی ، ساسانی ، ن. علی اکبر سرفراز و بهمن فیروز مندی ص 125 )،از هند تا سارد که آن را اهورا مزدا که بزرگترین خدایان است به من ارزانی فرمود اهورا مزدا مرا وخاندان شاهی مرا حفظ کند .

در کاخ آپا دانا به غیر از این الواح زرین وسیمین از نظر تزئینات در زمان خود بی نظیر بوده است ازدیگر ویژگی که می شود برای کاخ آپادانا از جهت تزئینات فلزی نام برد و جود درگاه های بسیار بزرگی بوده است که مزین به طلا و نقره و و گل و بوته و نقش برجسته شیر دار که در زمان خود این تزئینات منحصر به فرد بوده است . درداخل کاخ پر از فرشهای نفیس بوده و پارچه های زربافت که اقوام مختلف در آن به گرد هم جمع می شدند و عید نوروز را در آنجا جشن می گرفتند . 

خزانه تخت جمشید 1* 

داریوش برای اینکه اقتدار وثروت خود را به اقوام مختلف نشان دهد از این رو درکنارکاخ آپادانا کاخ صد ستون را ساخت تا همه بدانند که داریوش دارای چه قدرت وثروتی است .

دراین تالار انواع شمشهای طلا ونقره وبراده طلا وجود داشته ودر ضمن در گزارشی از آتناتوس مواجه می شویم که از درخت چنارهای طلایی سخن می گوید که کا ملاَ از طلای خالص ساخته شده بودند و سر شاخه های آن در تالار بار عام گسترده بود و این تاک ها و چنارها وظیفه سایه بانی برای شاه هخامنشی را ایفا می کرد البته این تاک تقلیدی از جواهر سازی آشوری زیرا که آشور بانی پال نمونه ای از آن را داشت و هخامنشیان از آن نمونه تقلید کرده بودند پس بنابراین برگرفته از فرهنگ آشوری  بود .

زیرا که آشوری بانی پال همونه ای از آن را داشت و هخامنشیان از نمونه ای تقلیدی کرده بودند پس بنابراین بر گرفته از فرهنگ آشوری بود.

« گنجینه همدان »

یکی از مناطقی که از نظر فلز کاری مورد توجه بوده است همدان امروزی یا اکبتان سابق بوده که پس از شکست اژدی هاک توسط کوروش در سال 550 ق.م به دست هخامنشیان افتاده و در زمان داریوش این شهر پایتخت تابستانی هخامنشیان قرار گرفت . در سال 1920.م در این شهر سودجویان به کمک گنجینه ی دست یافتند که متاسفانه از کشور خارج شده و به دست یک مجموعه دار آمریکایی به نام ویدال قرار گرفت .

یکی از این اشیاء مجموعه کیتبه زرینی است از به نام داریوش دوم هخامنشی و مرکب از 20 خط میخی هخامنشی که به مثابه سنگ اول بنابرای ساختمان کاخی در همدان به کار رفته بود .

(1ـ ک هفت هزار سال فلز کاری در ایران .ن. محمد تقی احسانی ص 80)اشیای زرین دیگر چون انگشتر ، گوشواره ، مدال هایی با نقوش بر جسته ، سینه ریز ، سنگ های قیمتی و بازوبند ، در سال 1948 .م. همراه با اشیای دیگری از هنر ایران در موزه کر نوچی پاریس در معرض نمایش این آثار گذاشته شد . در سال 1956.م.م اشیای دیگری به موزه تهران انتقال داده شده که عبارتند از :

1ـ خنجری از طلا  که انتهای آن مزین به دو سر شیر است

2ـ سینه ریز طلا با سنگ قیمتی مزین به 10 کله شیر

3ـ جام طلا  که نام خشایار شاه اغول بر روی آن حک شده به سه زبان عیلامی ، بابلی ، و فرس قدیم

4 ـ ساغر طلا به شکلی پیکر شیر بالدار

آثار متعدد دیگری هم در همدان پیدا شده که عبارتند از :

1ـ لوح زرین آریا منه ، جد بزرگ داریوش اول

2ـ لوح زرین آرشام ، پدر بزرگ او ، این دو لوح به خط پارسی ، عیلامی ، بابلی ، است مانند الواح تخت جمشید متضمن نسب نامه و حدود ایران باستان است

3ـ الواح زرین و سیمین داریوش اول و دوم

4ـ لو ح زرین اردشیر دو

5 ـ بشقاب زیبا با مدال هایی در وسط که با سر گوزن ، گاو نر و شیر زینت داده شده است . تاریخ ساخت این بشقاب اواخر قرن 6 ق.م است  ویژگی این اثر و جود نقش عقاب است که فرهنگ سکایی بر گرفته شده است.

اکتشاف این آثار1ـ به دلیل وجود خزا نه خشایار اول در همدان 2ـ پایتخت هخامنشی بوده 3ـ اسکندر مقدونی خزانه هخامنشی را از تخت جمشید به اینجا انتقال داده است .

 

گنجینه جیحون

در سال 1877 در سواحل شنی و خشک رود جیحون در نزدیکی بلخ ترکستان روس ، یا ماورا لنهر سابق پیدا شده است . این گنجینه با این حال که دور از مناطق سکایی پیدا شده ولی دارای لباس های سکاییی هستند معرف این نظرثیه است که عمد تاً اقوام سکایی ساخته شده است. این آثار از طریق کابل و هندوستان و در آخر سر در انگلستان پیدا کرده است.(1ـ همان ، ص 85)

در میان این آثار اثر پردازش هست که آن گردونه زرینی است که بادو اسب کسیده می شود .دو نفر در این گردونه ایستاده اند یکی ظاهر اً از بزرگان سکایی ودیگری راننده گردونه است این گردونه طلا به شکل ارابه های جنگی و به سبک به ویژه ایرانی ها چرخ  های برگ آنان زرین جواهرات است . ظا هراً در قرن پنجم ق.م ساخته شده است

در میان این اشیای گنجینه جیحون ظروف و زینت آلاتی و جود دارند که هنرمندان سکایی آ ن ها را به سبک هخامنشی ساخته اند . در بعضی از این مجموعه مردان سکایی همانگونه که در سنگ تراشی  های تخت جمشید  حجاری  شد ه اند کشیده شد ه اند.

با ید متمرکز شد که سکایی ها همانگونه که از سنگ نوشته های هخامنشی نوشته شده از تهیه کنندگان طلا برای مصنوعات هنری بوده اند به گفته ی دیگر سکا ها در این عصر طلا را از معادن امرال سیبری به دست آورده اند و جود آثاری چون فرش ، زین آ لات و شمشیر و.....در این مناطق نشان دهنده ارتباط هخامنشیان با آ نها بوده   

 

 

 

جام های هخامنشی*1

جام های زرین و سیمین هخامنشی به سه دسته تقسیم بندی می شود :

1ـ جام هایی که به شکل سر جانوران ، معروف به جام های شاخ دار

2ـ جام های مزین به دسته ای از تنه ی کشیده جانوران

3ـ جام های ساده بدون دسته

4ـ جا م های لب تخت

جام های معروف به شکل سر جانوران یا شاخ دار

در گذشته اعتقاد داشتند که اگر در جام هایی که مزین به سر حیوانات هستند شربیات خود را بنوشند نیروی آن حیوان در بدن ان روسوخ خواهد کرد که ابتدا این جام ها را انسان از سفال و سپس از مفرغ طلا و نقره می ساخت انتهای این ظروف را ساغر می گفتند . به عنوان مثال برای ساغر های سفالی یا فته شده در دهکده خفتات لو در کردستان که مربوط به 7000  ق.م است .

این نوع جام  ها سه نوع هستند جا مهایی که به صورت خوابیده که حیوان سر خود را داخل دو دستش دارد هستند . و به صورت استوانه ای است و یا نهوع دگری از جا م های که دارای تکیه گاه برروی دسته خود نشسته مانند است جام های خشایار شاه با شیر بالدار که یکی در موزه تهران و دیگری در موزه

(همان ص 86)مترو پولیتن نگه داری می شود و دسته ی آخر  جا مهای بوغی شکل  که به 1000 سال قبل از میلاد مربوط است و از گل قرمز که مزین به سر حیوان شاخه داری چون گوزن ، گاو ، ..........

جا م های دسته دار

 این نوع جام ها نقش برجسته ای خیار مانند هستند که ماد ها از آشورها تقلید کردند از این جام می شود دو نفر بنوشند که در زیر این جام ها دو بست وجود دارد که با باز وبسته کردن این دو بست می شد از ان نوشید.

 


ادامه مطلب...
 
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه سی ام اسفند 1391 توسط شفیعی | 2 نظر
 

 

نوروز آريايي خجسته باد


 آغاز سال ۱۴۰۹۲ اهورایی 

برابر با ۷۰۳۵ میترایی 

 برابر با ۳۷۵۱ بهدینی 

برابر با سال ۲۵۷۲ شاهنشاهی 

 برابر با ۱۳۹۲ خورشیدی 

را به همه ی دوستان گرامی شادباش می گویم . 

و سالی پر از شادکامی و بهروزی برایتان آرزو می کنم.

 
نوشته شده در تاريخ پنجشنبه دهم اسفند 1391 توسط شفیعی | 2 نظر

 

پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، خیابان کوروش کبیر تهران به «خیابان شریعتی» تغییر نام یافت. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، محله کورش اهواز به «کوی ملت» تغییر نام یافت. در دیگر نقاط جهان خیابان کورش نام یکی از خیابان‌های مرکزی شهر اورشلیم، پایتخت کشور اسرائیل است. خیابان کورش نام یکی از خیابان‌های مرکزی شهر لندن، پایتخت کشور انگلستان است.

 
نوشته شده در تاريخ پنجشنبه بیست و ششم بهمن 1391 توسط شفیعی | 8 نظر

 

افسوس


 

من در سرزميني زندگي ميكنم كه زبانش پارسي است.

اما به آن فارسي مي گويند، چون زبان عربي "پ" ندارد.

 

 
نوشته شده در تاريخ جمعه بیستم بهمن 1391 توسط شفیعی | 2 نظر
 

 


 

آتوسا (۵۵۰ تا ۴۷۵ پیش از میلاد مسیح) از شهبانوهای ایران بود. وی دختر کورش کبیر، و خواهر خوانده کمبوجیه، و همسر دو پادشاه هخامنشی کمبوجیه و داریوش یکم، و مادر خشایار شاه بود. هرودت اعتقاد دارد که او در زمان حکومات خشایار شاه، زنده بوده است.

آتوسا دختر کوروش بزرگ و همسر دو پادشاه هخامنشی کمبوجیه و داریوش یکم و مادر خشایار شاه برجسته ترین زن در تاریخ ایران قدیم است.
از میان آن دختران مهم تر از همه آتوسا دختر کوروش بود. خواهر و همسر اردشیر دوم و همسر اردشیر سوم زنان دیگری هستند که آتوسا نام داشتند.

زندگی سیاسی آتوسای هخامنشی
پس از آناهیتا او دومین کسی بود که لقب بانو که یک عنوان مذهبی بود، گرفت. زیرا اینچنین لقبی کمتر به ملکه‌ها داده می‌شد. آشیلوس نمایشنامه نویس قرن پنجم پیش از میلاد در یکی از نمایشنامه‌های خود تحت عنوان «ایرانیان» که اختصاص به جنگ خشایار شاه با یونانیان دارد از آتوسا به عنوان بانوی بانوان یاد می‌کند.

آتوسا خواندن و نوشتن را به خوبی می‌دانست، و نقش تصمیم گیرنده در آموزش خود و دیگر درباریان داشت. کمبوجیه عاشق خواهر خود آتوسا شد و مغ‌های زرتشتی را جمع کرد و از آنها خواست که این ازدواج را برای او قانونی کنند. پس از درگذشت کمبوجیه در راه بازگشت از مصر، داریوش یکم با آتوسا ازدواج می‌کند. این ازدواج چند دلیل داشته‌است:

ازدواج با آتوسا که از سلاله هخامنشی بود حکومت او را قانونی جلوه می‌داد.
از آنجا که آتوسا باهوش، با فرهنگ، با قدرت و تفکر سیاسی بود در موقع لزوم کمک خوبی برای داریوش شاه به حساب می‌آمد.
از آنجا که آتوسا زنی جاه‌طلب و قدرت‌طلب بود از طریق این وصلت می‌توانست به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند.

هرودوت می‌گوید آتوسا از قدرت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود و در دوره جنگ با یونان که به توصیه او انجام شده بود، داریوش یکم همواره از نصیحت‌های او بهره می‌جست. او حتی علاقمند بود که در میدان کارزار نیز شوهرش را همراهی کند.

آتوسا از صلب داریوش شاه دارای چهار فرزند شد، که بزرگ‌ترین آن‌ها خشایار شاه بود. اما آتوسا همسر اول داریوش یکم نبود، و داریوش از همسر اولش دارای پسرانی بود که همگی از خشایارشاه بزرگ‌تر بودند. مطابق قانون سلطنت پسر بزرگ شاه پس از او به سلطنت می‌رسید. اما آتوسا آن قدر بر شوهر خود نفوذ داشت که توانست خشایار شاه را پس از داریوش به سلطنت برساند.

در زمان سلطنت خشایار شاه آتوسا به عنوان مادر پادشاه در امور دولت دخالت می‌کرد. آشیلوس در نمایشنامه خود همواره از او به عنوان بانوی بانوان یاد می‌کرده‌است. می‌توان گفت که در نمایشنامه آشیلوس پس از خشایار، آتوسا بیشترین نقش را بازی می‌کند.

از زمان مرگ او هیچ اطلاعی در دست نیست. تنها می‌دانیم تا زمانی که خشایار از جنگ یونان بر میگردد زنده بوده‌است. احتمالاً آرامگاه او در کنار آرامگاه داریوش کبیر در نقش رستم قرار دارد.

آتوسا، یکی از شخصیت های کلیدی در شاهکار گور ویدال، یعنی کتاب آفرینش است. اعتبار این کتایب در بحث درباره چگونگی به سلطنت زسیدن داریوش بزرگ است.
آتوسا دارای مهر ویژه و جایگاه بارعام به مانند داریوش بزرگ داشته

 
نوشته شده در تاريخ دوشنبه دوم بهمن 1391 توسط شفیعی | 12 نظر

 

 

دشمنی ایران و یونان باستان

 

جنگهاي بزرگ ايران و يونان بعد از كوروش در گرفت اما اساس آن در دوره ي كوروش گذاشته شدو آنچه سبب بروز دشمني بين ايران و يونان شد رقابت شديد اقتصادي در منطقه اي بود كه در قديم نامهاي مختلفي داشت و امروز به اسم مديترانه خوانده مي شود.

هنوز 6 سال كامل از رسيدن مرز غربي ايران به سواحل مديترانه نگذشته بود كه ((پلوتي سن)) نويسنده اهل آتن گفت ايران به تجارت ما خيلي لطمه زده است و با ادامه ي اين روند  تجارت ما از بين خواهد رفت و ما اگر بخواهيم تجارت خود رادر دريايي كه از درياي سياه تا مدخل اقيانوس اطلس ادامه داردحفظ نماييم بايد يك نيروي دريايي قوي به وجود آوريم.

اين گفته كه در 25  قرن قبل از اين به زبان آورده شده مانند حرفي است كه تا نيم قرن قبل هم به زبان مي آوردندو مي گفتند هر دولت كه مي خواهد بر دريا حكومت كند  بايد نيروي دريايي قوي داشته باشد.

لطفا به ادامه مطلب بروید ....

 


ادامه مطلب...
 
نوشته شده در تاريخ یکشنبه سوم دی 1391 توسط شفیعی | 6 نظر

 

کاخ بار عام کورش آريايي


کاخ بار عام و مردمی کورش آريايي برای پذیرایی از مردم عادی ساخته شده است . زیرا در یین شهریاری ایران باستان مردم هر ماه دیداری با شاهنشاه خود داشتند تا مشکلات و گرفتاری های خود را به شاهنشاه گزارش دهند و وی اقدام به رفع مشکلات آنان نماید . کاخ بار عام کورش بزرگ 2472 متر مربع وسعت دارد و مشتمل است بر یک تالار وسیع هشت ستونه در مرکز و چهار یوان در چهار سوی کاخ که از ستونهای سنگی سپید مرمر نما تشکیل شده است . که هم اکنون تنها یک ستون به ارتفاع 13.10 متر بر جا مانده است . ستونهای ایوان کوتاه تر بوده و از سنگ مرمر سیاه ساخته شده است . یعنی ارتفاع تالار بسیار بالاتر از ایوان جانبی بوده است . این کاخ از پنچره های که در بالی دیوارها تعبیه شده بود نور میگرفته است . ایوانهای جنوب شرقی و شمال غربی هر یک داری 16 ستون است . ایوان جنوب غربی داری 28 ستون و ایوان شمال شرقی داری 48 ستون بوده است . که به آب نما و باغ بزرگ و مصفای سلطنتی باز میشده است . درگاه ایوانها از سنگ سیاه و هر یک با نقوشی تزئین شده اند . از جرزهی این کاخ سه عدد باقی مانده است که داری کتیبه بودند . اما تنها یکی از این کتیبه های بر جا مانده است که به سه زبان پارسی باستان , عیلامی و بابلی نوشته است : " ادم کورش خشیثی, هخامنشی" یعنی من کورش شاه هخامنشی هستم . در درب وروی این کاخ نقش پای گاو و پای اسب را میبینیم که هنوز سالم است . در کنار این نقش تصویر پای کورش بزرگ را می بینیم که یک پایش شبیه به انسان و پای دیگرش شبیه به انتهای ماهی است تاریخ شناسان این تصویر را به این شکل معنی کردند که کورش بزرگ یک پایش در خشکی ها و پای دیگرش در دریا ها بوده است و او پادشاهی بوده که بر دریا ها و خشکی ها با دادگستری حکم رانی مینموده است . این نقوش نیز به وضوح دیده میشود

GetBC(19);
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد
  • قیمت پوند
  • گلوله